پست 7
بی تو
دو دريچه...دو نگاه...دو پنجره...
دو رفيق...دو همنشين...دو حنجره...
دو مسافر تو مسير زندگي...دو عزيز دو همدم هميشگي...
با هم از غروب و سايه رد شديم...
قصه ي عاشقي رو بلد شديم...
فكر ميكرديم اخر قصه اينه...
جز خدا هيچكي مارو نميبينه...
دو غريبه...دوتا قلب در به در...
دوتا دلواپس اين چشماي تر...
دوتا اسم...دو خاطره...دو نقطه چين...دوتا دور افتاه ي تنها نشين...
عاقبت جداشدن دستاي ما...گم شديم تو غربته غريبه ها...
اخر اون همه لبخند و سرود...چشم پر حسادت زمونه بود...
نظرات شما عزیزان: